- تنگ دست
- فقیر، تهیدست، مفلس
معنی تنگ دست - جستجوی لغت در جدول جو
- تنگ دست
- فقیر، بی چیز، تهیدست، خسیس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تهیدست فقیر بی چیز
بیچیزی تهیدستی
محکم
تنگ دست، فقیر، بی چیز، بی پول
بی چیزی، تهیدستی، فقر، ناتوانی
آنکه دستش در عمل کند باشد مقابل تیز دست
جلد چست چالاک زرنگ، ماهر حاذق، نیرنگ باز شعبده گر مشعبد حقه باز
افسرده، اندوهگین، غمناک
میلۀ فلزی در دنبالۀ فرمان اتومبیل که حرکت را از فرمان به چرخ ها منتقل می کند